انتخاب نمونه ها
یا رب العالمین
وقتی که پدیده ای لباس عادت پوشید، تنزل شأن پیدا می کند، مگر این که تلنگرهایی پی در پی آن را از دام تکرار بی تأثیرش نجات دهد که اگر چنین نباشد حاصل، چیزی ضد آن هدف اولیه خواهد بود. ما در طی زندگی به این نوع اتفاقات خیلی برمی خوریم. نمونه اش که منظور نظر این مطلب است انتخاب کارمند، استاد، مدیر و... نمونه است. بحثی در ضرورت وجود این مراسم ها نیست. مهم نحوه برخورد مسئولین محترم با اجرای این مراسم است و نحوه انتخاب نمونه ها که گاهی وقتی اسم مدیر یا کارمند عزیزی در لیست نمونه ها می آید بدون این که آدم دستی به سرش بکشد شاخ ها را احساس می کند. چیزی که خیلی باعث حیرت می شود شنیده هایی است که ناشی از دوره ای بودن این انتخاب هاست. یعنی این که «پارسال فلانی بود حالا هم نوبتی هم که باشه نوبت ایشونه!» یا این که مثلا برای انتخاب استاد نمونه به جای این که وجه استادی وی مدنظر باشد وجوه تاثیرگذار تر ایشان مثل حجم نفوذ یا باقی قضایای ایشان در انتخاب شان مورد توجه قرار می گیرد. این جاست که ارزش ها هم جا به جا می شود و دیگر نه آن انتخاب برای کسی اهمیت پیدا می کند و نه معیارهای انتخاب که قرار است الگوسازی شود مثلاً.
.........